هفتاد و دومین غواص

انتشارات: شهید کاظمی

نویسنده: حمید حسام

دسته: ادبیات

موضوع: رمان

قطع: رقعی

شابک: ۹۷۸۶۲۲۶۶۰۹۹۹۹

تعداد فروشگاه

1 فروشگاه
۲۰۰,۰۰۰ تومان
فروشندگان این کالا

پخش شهیدکاظمی

۲۰۰,۰۰۰ تومان
توضیحات

خاطرات جانباز کریم مطهری؛ فرمانده گردان غواصی جعفر طیارِ همدان 

خاطرات یکی از فرماندهان لشکر انصارالحسین همدان به نام کریم مطهری است. او از جمله کسانی بود که در عملیات کربلای چهار حضور داشت و با وجود مجروحیت از این مهلکه زنده بازگشت. کریم مطهری در خانواده‌ای پرجمعیت در منطقه سرگذر همدان به دنیا آمده بود. محله‌ای پر از لات و بزن بهادر که آوازه بدی در این شهر داشت. اما کریم و رفقایش به لطف نان حلال پدر و بزرگ شدن زیر علم هیات مسیر متفاوتی رفتند و به قهرمانان کشور تبدیل شدند. با وزیدن بادهای انقلاب دل کریم مثل بسیاری از دوستانش دگرگون شد و او درگیر اتفاقات سال 57 و پس از آن شد. با شروع جنگ تحمیلی از جمله اولین نیروهای داوطلبی بود که خود را به خرمشهر رساند. او در طول سال‌های جنگ تحت نظر شهید علی چیت سازیان به یک نیروی زبده اطلاعات عملیات تبدیل شد و با آغاز عملیات‌های آبی خاکی به دلیل بدن ورزیده و یاد داشتن مهارت شنا به گردان غواص‌ها پیوست. او در جریان عملیات کربلای چهار گردانی هفتاد و دو نفره را رهبری می‌کرد که بسیاری از افراد آن دیگر بازنگشتند. حمید حسام از جمله نویسندگان پرکار عرصه ادبیات پایداری با قلم جذاب و خوش خوان خود زندگی این مجاهد دلاور را از کودکی تا پایان دفاع مقدس به نگارش درآورده است. روایت او از آن عملیات لورفته نقاط ابهامی که در ذهن بسیاری افراد شکل گرفته را برطرف می‌سازد.


گزیدۀ متن کتاب هفتاد و دومین غواص
خیلی خوشحال بودیم که خبر متأهل شدن علی آقا را می‌شنیدیم. چند روز بعد، علی آقا از طریق مادر محمود حمیدزاده با یک خانواده مذهبی آشنا شد و قرارومدارها را برای عقد گذاشتند. علی آقامحمدی هم در پختن این آش، به‌قول خودش، سهمی داشت. روز عقد، به‌جز خانوادۀ علی آقا، با چهل-پنجاه نفر از بچه‌های واحد اطلاعات‌عملیات برای مجلس عقد رفتیم. خطبۀ عقد را آیت‌الله آقانجفی می‌خواند. علی آقا از اول تا آخر مجلس سرش پایین بود و همۀ ما شک نداشتیم که طوفانی به عظمت همۀ دلتنگی‌هایش برای شهدا در درونش می‌جوشد. مجلس که تمام شد با همان لباس دامادی رفت به خانۀ دو تن از شهدای محل، که حجلۀ پسرانشان هنوز سرکوچه بود و تا چند روز ذکرش شده بود که «من شرمندۀ مادران شهدا شدم.»

 

اطلاعات محصول
تعداد صفحه: ۶۳۹
قطع: رقعی
وزن: 160 گرم
سال چاپ: 1403
شماره چاپ: ۱
شابک: ۹۷۸۶۲۲۶۶۰۹۹۹۹
نقد و امتیاز کاربران

نقد خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به این محصول امتیاز دهید.

نقد ها

هیچ نقدی برای این برای این محصول نوشته نشده است.

پرسش و پاسخ کاربران

پرسش خود را بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
پرسش ها

هیچ سوالی برای این برای این محصول پرسیده نشده است.