کتاب جوانههای آتش (جلد یازدهم از مجموعهٔ سرگذشت استعمار) نوشتهٔ مهدی میرکیایی است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب به مباحث پولی و مالی در اروپای بعد از رنسانس (دوران استعمارگریها) میپردازد.
سرگذشت استعمار یک مجموعه ۱۵ جلدی است که در هر جلد آن به بخشی از تاریخ کشورهای استعمارگر و روشهای استثمار دیگر ملتها توسط آنان پرداخته میشود. جلد یازدهم از این مجموعه با نام جوانههای آتش، به استعمار در دوران شاهان قاجار میپردازد. ایران همواره صفحهٔ شطرنجی برای پادشاهان قاجار و کشورهای استعمارگر بوده است. شطرنجی که پادشاهان قاجار هرگز برندهٔ آن نبودهاند. حتی وقتی سوارهٔ دلاوری همچون عباسمیرزا پیادهها را در این صفحه رهبری میکرده است. دلایل این شکستها را میتوانیم در کتاب جوانههای آتش بیابیم. شخصیتهایی که در جلد یازدهم از مجموعهٔ سرگذشت استعمار با آنها آشنا میشویم عبارتاند از: عباس میرزا، ولیعهد قاجار و فتحعلیشاه قاجار.
«چند ساعت بعد، خانوادهٔ شاهرخ یکی از روحانیان شهر را با پیغامی به سراغ آقامحمدخان فرستادند: این پیرمرد ثروتی ندارد که به شما نشان دهد. اگر پول و جواهری داشت خود ما برای شما میآوردیم تا او را رها کنیم.
این روحانی در اولین ساعت شب به دیدارخان قاجار رفت. هنگامیکه وارد اتاق شد، سفرهای را در وسط اتاق دید که در میان آن، مقدار زیادی جواهرات و سنگهای قیمتی روی همانباشته شده بودند و مانند شعلهٔ آتش میدرخشیدند. نگاه خان به انگشتر مرد روحانی افتاد که یاقوت کوچکی روی آن بود. خان پرسید: «نگین انگشتر شما چیست؟»
مرد روحانی پاسخ داد: «یاقوت کوچک کمبهایی است.» و برای آنکه خان قاجار بهخوبی آن را ببیند انگشتر را از انگشت بیرون آورد و به دست او داد.
آقامحمدخان با دقت به تماشای یاقوت مشغول شد و مرد روحانی پیغام خانوادهٔ شاهرخ را به او رساند. خان قاجار گفت: «اگر آنها راست میگویند، پس اینها چیست؟» و به انبوه جواهرات میان اتاق اشاره کرد.
مرد روحانی که متوجه شد آنها او را با پیامی دروغ به سراغ خان قاجار فرستادهاند، شرمنده شد.
آقامحمدخان گفت: «تا حالا اینها را به ما نشان داده. امشب هم جای بقیه را خواهد گفت.» و بعد سیخی را از کنار بخاری برداشت و با مهارت یاقوت انگشتر مرد روحانی را از آن جدا کرد و روی بقیه جواهرات انداخت و به او گفت: «یک عقیق خوشرنگ پیدا کنید و به جای این یاقوت روی انگشترتان بگذارید. برای شما عقیق مناسبتر است.» و دوباره مشغول بررسی جواهرات شد.»
تعداد صفحه: | ۹۶ |
قطع: | رقعی |
وزن: | 160 گرم |
سال چاپ: | 1402 |
شماره چاپ: | ۱ |
شابک: | ۹۷۸۶۰۰۰۳۲۷۶۳۷ |
نقد خود را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *هیچ نقدی برای این برای این محصول نوشته نشده است.
پرسش خود را بنویسید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *هیچ سوالی برای این برای این محصول پرسیده نشده است.